من تنها کفشدوزکی هستم که خدارا دید

بدون عنوان

1391/3/31 10:08
نویسنده : کفشدوزک
205 بازدید
اشتراک گذاری

وقتي تو امدي باورم نشد  وقتي تو آمدي هنوز من خواب بودم

رنگ خدا را ديدم وقتي آمدي رنگ خدا سفيد بود  وقتي آمدي

روزگارم  زيباست اين روزها

وقتي مادر قصد مهماني داشت  او مهمانش بود  وقتي امد مادر نميدانست

واي تنم ميلرزيد  وقتي امدي  از چشمان مادر باران ميباريد

وقتي آمدي  خانه ام پر بود از عشق  ااز نور  وسپيدي نگاه  آفريننده خورشيد از دور پيدا بود وقتي آمدي خانه نوراني شد

معجزه  رنگي شد وقتي امدي 

آسمان آبي شد  وقتي آمدي 

من دلم رنگي شد وقتي آمدي

اي خدا دل دوستان مرا به نسيمت بنواز خانشان را پر كن از رنگت

از سفيدو صورتي وقتي آمدي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)