من تنها کفشدوزکی هستم که خدارا دید

بدون عنوان

1391/3/31 10:08
نویسنده : کفشدوزک
180 بازدید
اشتراک گذاری

وقتي تو امدي باورم نشد وقتي تو آمدي هنوز من خواب بودم

رنگ خدا را ديدم وقتي آمدي رنگ خدا سفيد بود وقتي آمدي

روزگارم زيباست اين روزها

وقتي مادر قصد مهماني داشت او مهمانش بود وقتي امد مادر نميدانست

واي تنم ميلرزيد وقتي امدي از چشمان مادر باران ميباريد

وقتي آمدي خانه ام پر بود از عشق ااز نور وسپيدي نگاه آفريننده خورشيد از دور پيدا بود وقتي آمدي خانه نوراني شد

معجزه رنگي شد وقتي امدي

آسمان آبي شد وقتي آمدي

من دلم رنگي شد وقتي آمدي

اي خدا دل دوستان مرا به نسيمت بنواز خانشان را پر كن از رنگت

از سفيدو صورتي وقتي آمدي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)