من تنها کفشدوزکی هستم که خدارا دید

کفشدوزک

1391/4/12 8:27
نویسنده : کفشدوزک
405 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی رو برگها قدم میزدم و به آسمون نگاه میکردم و دنبالت میگشتم تو رو ندیدم

وقتی موسیقی باد برام لالایی میخوند و نسیم منتظرم بود بازم دنبالت گشتم ولی تو رو ندیدم

وقتی اون طرف یه مورچه داشت برای مورچه کوچولو یه داستان تعریف می کرد بازم جات خالی بود

وقتی شبا به مهتاب نگاه میکردم اون پایین درخت یه عنکبوت برای دخترش داشت تار می زد باززززززززززز تو رو ندیدم

وقتی خورشید بدنم رو گرم میکرد رفتم تو رودخونه شنا کنم یه وال که بچش باهاش تو آب جشن تولد گرفته بودن هر چی گشتم باز تورو ندیدم

وقتی به آسمون نگاه میکردم ستاره هارو می شمردم یه فرشته کوچولو اون بالا بود نگام کرد صدام کرد تو گوشم گفت

من همونم پشت اون ستاره آخریه پنهان شده بودم

 

تو منو ندیدی

 اون فرشته گفت  

 اما تو تنها کفشدوزکی هستی که خدا رو دیدی

                                        

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)