در پناه تو
تو اینقدر بزرگی که آسمون به این بزرگی با این همه ستاره هاشو خلق کردی
تو اینقدر ای مهربون بزرگی که ماه به این قشنگی رو خلق کردی که بعضی وقتا به من لبخند میزنه
تو اینقدر بزرگی که خورشیدو خلق کردی که خونه های مارو روشن کنه گرم کنه
تو اینقدر بزرگی که این همه رنگ رو به آسونی خلق کردی
تو اینقدر بزرگی که یه درخت خلق کردی تو کویر آدم زیر سایش چه آرامشی داره
تو اینقدر بزرگی که وقتی به یه توت فرنگی نگاه میکنم زیباییش منو مبهوت میکنه ساعت ها
تو اینقدر بزرگی که معجزه مثل خوردن آب برات راحته وتو اینقدر بزرگیییییییییییییییی.................
مهربونم چی میشد تو آسمون ÷ر از ستاره یه ستاره برای من میزاشتی
یه ماه که برام لبخند بزنه و مال خودم باشه یه خورشید که دلم رو گرم کنه مهربونم چرا من از زیبایی توت فرنگی باید بینسیب بمونم تو که برات معجزه مثل آب خوردن میمونه چرا برام معجزه نمیکنی من یه فرشته میخوام که تو خونه دلم تنها نباشم
خیلی سخته تو اینقدر بزرگی که هنوز نفهمیدم دوسم داری که بهم اون فرشته رو نمیدی یا برات بنده خوبی نبودم که منو در حسرت یه فرشته کوچولو تنها میزاری
اگه خوب نیستم میدونم تو اینقدر بزرگی که منو به راهی که راسته راهنماییم کنی