من تنها کفشدوزکی هستم که خدارا دید

یلدای 91

1391/10/3 14:35
نویسنده : کفشدوزک
598 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی بچه بودم میگفتند شب یلدا میگفتم آخ جون یه عالمه بیشتر میخوابم

بچه که بودم میگفتن شب یلدا میگفتم آخ جون انار هندونه آجیل

بچه که بودم میگفتند شب یلدا میگفتم آخجون ستاره های آسمون بیشتر منو نگاه میکنن

بچه که بودم میگفتند شب یلدا میگفتم آخ جون مامان بزرگ بابا بزرگ

بچه که بودم......

بچه که بودم شب یلدا آخ که چقدر زود تموم میشد

خدایا شب یلدای ٩١ هم تموم شد ولی چقدر زمان داره دیر میگذره

تو این چند روز عمرم انگار عمر نوح رو داشتم

حالا میفهمم عمر زیادی هم دل آدمو میزنه

وای که من چقدر تواین روزا همه لحظه هام شب یلدایی گذشت بس طولانی

هر دقیقم یه شب یلدا بود وای خدا یه شب یلدا بدون مادر بزرگ بدون پدر بزرگ

بدون شوق انار و هندونه

بدون یه فرشته تو زندگی

شب یلدا تنهایی مزه نمیده به آدم

شب یلدا باید دو رو برت شلوق باشه

خدایا منو دوستامو تو شب یلدای آینده بدون رقص فرشته تو سفره هامون نزار

هر چند تا سه شنبه من طولانی ترین یلدای عمرمو میگذرونم

شب هممون و سحر کن

بذار اینقدر بیدار باشیم تا روشناییمون به تاریکی قالب شه

الهی آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

ترنم
4 دی 91 12:01
عزیزم
توکلت رو زیادتر کن
سال دیگه دوتاشون انقدر شلوغ می کنن که نمی فهمی چی خوردی و چی کردی.
تمام زندگیتو به گند می کشننننننننننننننننننن


قربونت بشم كه به وبلاگ من سر ميزني ايشاالله نيني هردومون باهم ديگه بياد تو بقلمون
نیلی
4 دی 91 14:59
دلم میخواد سال دیگه برگردی و بخونی و بخندی...........
در حالیکه هی می گی بچه نکن خستم کردیاااااااااا.
بی صبرانه منتظر فردام
خدایا هر چی خودت بخوای همونه...............


دلم ميخواد سال ديگه بگيم باهم تا بچه ها بزرگ نشن نميتونيم فعلا همديگرو ببينيم تا بچه ها از
آب و گل در بيان وايييييييييي ميشه